بعدترها هر کدومشون شروع کردند به ساز مخالف زدن و از ایران رفتند.
از لحاظ ایدئولوژی کوچکترین شباهتی که با تفکراتشون نداشتم هیچ، صد و هشتاد درجه هم اختلاف داشتم. ولی همچنان کارهاشون رو دنبال می کردم. یک دلیل وجود داشت و اون اینکه این ها فهمیده بودند و بلد بودند از هنر موسیقی چطوری برای بیان تفکراتشون و همچنین القای آن به مخاطبشون استفاده کنند. مثل همان چیزی که من دقیقا در مدیوم سینما دنبالش بودم. (کسانی که در هنر باشند میدونن که چه تطابقی میان مدیوم های مختلف هنری وجود دارد). هردفعه از شیوه ارائشون، از جزئیات دقیقشون به وجد می آمدم و هر دفعه بیشتر مصمم می شدم تا در راهی که انتخاب کردم که دقیقا نقطه مقابل آنها بود قدم بگذارم و موفق شوم. در واقع نوعی انگیزه بود برای من. اما هیچ موقع با شعرهاشون همذات پنداری نمی کردم.
هرچند یکبار کارهایی بیرون میدادند که بعضی ها به استناد اون حکم اردتداد بهشون میچسبوندن. شکی توی تفکرات اسلام ستیزانه شون نبود ولی نکته اش اینجا بود که این دو نفر این قدر زرنگ و باهوش بودند که از خروجی کارهاشون نمیشد برچسب ارتداد بهشون زد. این بود که هیچ کدام از بزرگ ترهامون نتوانستند مثل حکمی که برای سلمان رشدی و به صراحت برایش صادر شود را صادر کنند.
خودم هم با اینکه شانیتی نداره که بخوام بگم یک نفر مرتد هست یا نه، ولی با این حال نتونستم بگم به خاطر شعرهاشون مرتد هستند یا نه. این همان موقعی بود که بعضی از سایت ها با یک صغری و کبری حکم ارتداد می دادند.
هرچند یکبار کارهایی بیرون میدادند که بعضی ها به استناد اون حکم اردتداد بهشون میچسبوندن. شکی توی تفکرات اسلام ستیزانه شون نبود ولی نکته اش اینجا بود که این دو نفر این قدر زرنگ و باهوش بودند که از خروجی کارهاشون نمیشد برچسب ارتداد بهشون زد. این بود که هیچ کدام از بزرگ ترهامون نتوانستند مثل حکمی که برای سلمان رشدی و به صراحت برایش صادر شود را صادر کنند.
خودم هم با اینکه شانیتی نداره که بخوام بگم یک نفر مرتد هست یا نه، ولی با این حال نتونستم بگم به خاطر شعرهاشون مرتد هستند یا نه. این همان موقعی بود که بعضی از سایت ها با یک صغری و کبری حکم ارتداد می دادند.
توی این مدت یکبار هم نشد که جلوی کسی آهنگی از این دو نفر بگدارم (حتی آهنگ های خنثی شون) و نه به کسی معرفی کنم. تا اینکه امروز میخواستم اینها را به یک نفر بگم و او را با آنها و پیشرویشون در تفکرات باطل خودشون آشنا کنم ولی ذهن او آنقدر آمادگی نداشت و آنقدر ذهنیت فبلی داشت (و این درحالیست که فکر کنم تا بحال حتی یک کار از آنها هم گوش نکرده بود) و صلب عمل کرد که بحث به جایی دیگر کشیده شد و باز هم بدون اینکه اطلاعی از موضوع جدید و ابعاد دقیقش داشته باشد دست به بی احترامی ای زد که هرکسی دیگر گفته بود به هیچ کجایم نبود ولی او نه!!!
پی نوشت۱: در قاموس ما وقتی حرف از این می زنند که طرف برود و کفنش را آماده کند یعنی طرف برود و بمیرد.
پی نوشت۲: خدا از سر تقصیراتمان بگذرد.
پی نوشت۳: این یعنی هرکسی را محرم رازتون نذارید چون ممکنه اتفاق بدی بیافتد.
پی نوشت۲: خدا از سر تقصیراتمان بگذرد.
پی نوشت۳: این یعنی هرکسی را محرم رازتون نذارید چون ممکنه اتفاق بدی بیافتد.