همسر گرامی ام؛
سلام؛
این روزها که از تو دورم و در کوچه و پس کوچه های این شهر پر دود و گناه قدم میزنم؛
و زنان و دخترانی را می بینم که دیگر نه زن هستند و نه دختر؛
و اصلا حالت از دیدنشان بهم میخورد؛
چقدر بیشتر دلتنگ تو هستم.
درست است که ابتدا فریب چشمانت را خوردم و دل را یکسر باختم،
اما باید بگویم در ادامه فریب قلب مهربان و اندیشه ی برترت را خوردم و جان را یکسر ...
که این هم تقصیر چشم گنهکار من است و هم درون زیبای تو.
این روزها فقط یک نسیم یا بهتر بگویم یک باد می تواند مرا به تو نزدیک کند:
آن هم باد گنهکار ...
مراقب خودت باش.