معمولا هر آدمی موقع عصبانی شدن
یک کار بخصوصی انجام میدهد:
یکی سکوت میکند،
یکی فریاد میزند
و یکی ...
من خیلی خوب نمیتونم عصبانیتم را بروز بدم؛
عین آذرخش در مالاریا.
خیلی اوقات به خاطر همین قضیه مسخره شدم.
اگر اون موقع چیز خوردنی کنار دستم باشد سعی میکنم تا میتونم بخورم.
چندبار شده انقدر عصبانی بودم
رفتم یک کیلو پرتقال خونی یا موز خریدم و خوردم.
یا ساندویچ و سمبوسه
یا ساقه طلایی. (این یکی خیلی جواب می دهد)
یک بار سر صحنه عصبانی شدم و بعد متوجه شدم کل موزی که بچه های تدارکات آورده بودند را خوردم.
به هر حال روش خوبی است...
ولی مواظب باشید چاق نشوید.