حیف این پختگی در قاب بندی نیست که قصه درست و درمان نگوید برایمان :(
یک اصل در ترکیب بندی سینما وجود دارد که در ایران کمتر از آن استفاده می شود
و آن جداسازی است که
خیلی خوب از آن استفاده شده بود.
و آن جداسازی است که
خیلی خوب از آن استفاده شده بود.
سبک نورپردازی لولایت هم خوب استفاده شده بود و ادا بازی نبود.
فقط یک سوال:
در ادبیات داستانی داریم که یک واقعه واحد را دو نفر، به صورت کاملا متضاد و متناقض روایت کنند و تهش هم نشه نتیجه گرفت کدام روایت درستتر بوده؟